پارساپارسا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

پارسا نفس مامان و بابا

30 ماهگی پارسای مامان

1392/3/26 12:03
نویسنده : مامان شادی
982 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گرم به  دوستاي عزيز و ني ني هاي خوشگل و دوست داشتني:

 

بعد از 1 ماه دوباره اومدم تا دستي به قلم ببرم و تا فراموش نكردم از خاطرات ماه  گذشته بنويسم.

خدا رو شكر ماه خوبي بود، مامان منيژ اينها به يه خونه خيلي خوشگل اسباب كشي كردند و خيلي از ما دور شدند از شرق به غرب تهران رفتند ولي قول دادن كه زود زود بيان پيشمون، بابا حجت هم اين مدت خيلي سرش شلوغ بود چون كار كابينتهاي خونه جديد مامان منيژ با باباحجت بود(دستش درد نكنه خيلي هم كابينتاشون خوشگل شده)

3 خرداد روز پدر بود كه به بابا تبريك گفتيم و كادو هم بهش داديم درضمن  1 خرداد  دقيقا" مصادف بود با  2 سال و نيمگي پارساي مامان، تصميم داشتم كيك بخرم و همه رو دعوت كنم ولي بخاطر مسائل اسباب كشي اين موضوع محقق نشد.

 

راستي موهاي پارسا توسط بابا كوتاه شد، بچم اصلا موقع مو كوتاه كردن اذيت نميكنه.همه ميگن موهاي پارسا رو كچل كنيد تا پرپشت تر بشه ولي من از كچلي خوشم نمياد.

جاي همتون خالي 9 خرداد بليط سيرك گرفتيم و 3 تايي رفتيم سيرك عقاب(واقع در بوستان ولايت)، خيلي جالب بود پارسا كه خيلي حال كرد و هنوز كه هنوزه ياد سيرك و مخصوصا" دلقكهاش ميفته  و واسه همه تعريف ميكنه:

صداي آقا شيره و ببر و درمياره

اداي موتورسواري دلقكها رو درمياره

اداي آتش بازي و ....

اولش آقا پارسا وقتي ببر ها رو ديد و بعدشم تاريكي سيرك رو ديد، همش مي گفت:" پارسا مي ترسه ، بچه رو ببريد دد..) آخه پارسا كليه افعال مربوط به خودش رو ، سوم شخص صرف مي كنه ، بعدش هم تو بغل باباحجت خوابش برده بود، به اصرار من و به زور بيدارش كرديم، گفتيم آقا پارسا ناسلامتي بخاطر شما اومديم سيرك!!!!!!

تو خونه هم با خمير بازي قرمز واسه خودش مثل دلقك دماغ درست مي كنه.

تو تعطيلات خرداد چند بار تصميم گرفتيم بريم ساري ولي هر بار "نه "ميومد و ما هم نرفتيم و خوب شد نرفتيم چون شنبه صبح عمو حسين عزيز با اومدنش به ايران همه ما رو سورپريز كرد(البته من و بابا حجت ميدونستيم)  و بابا حجت رفت فرودگاه دنبالش، تو اين هفته هم طبق معمول هميشه با عموهاي عزيز پارسا بهمون خوش گذشت و جاهاي مختلف رفتيم از جمله برج ميلاد كه حالا عكساشو واستون ميذارم:

 

 

بعد از رفتن به سيرك، پارسا مثل دلقك با خمير قرمز واسه خودش دماغ درست ميكنه:

 

 بعد از رفتن به سيرك، پارسا مثل دلقك با خمير قرمز واسه خودش دماغ درست ميكنه:

بعد از كوتاه كردن موها:

بعد از كوتاه كردن موها

پارسا با بابا حجت و عمو حسين(برج ميلاد)

برج ميلاد

 

اينجا سالن سكوي باز برج ميلاده كه چون كفش موكته پارسا فكر ميكنه بايد روش بشينه:

 

برج ميلاد

برج ميلاد

 

اينجا گنبد برج ميلاده كه پسر كنجكاو من با دوربين ميخواد همه جا رو ببينه«:

برج ميلاد

 

من عاشق اين دو تا عكسم، اينجا پارسا حاضر شده تا با مامان شادي بره مولودي خونه خاله منصوره:

مولودي24/3/92

مولودي24/3/92

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان کوثری
26 خرداد 92 12:14
با سلام طراحی تم تولد و تم های مختلف جشن های کودکان ، طراحی تم جشن الفبا ، طراحی تقویم ، طراحی انواع فریم های کودکانه و هر طراحی دیگه ای که دوست داشته باشین رو با ما تجربه کنید طراحی و چاپ و بسته بندی انواع گیفت های هدیه مخصوص هر جشنی که شما بخواهین http://temparti.blogfa.com/ چاپ همه موارد هم انجام میشود در صورت نیاز چاپ و برش طرح های خودتون هم میتونید به ما بسپارید حتما برای یکبار از وبلاگ من دیدن کنید امیدوارم خوشتون بیاد از نمونه کارهام http://temparti.blogfa.com/
مامان روشا
18 تیر 92 10:37
چه عجب شادي خانوم دستي به اين كيبورد طفلك زديد شما و كمي تكانديش بيچاره رو واي چه ‍ژست هاي قشنگي گرفته اين پسرك شما دلم براي خودت و پارسا تنگ شده از طرف من ببوسش راستي فونتت رو موقع نوشتن كوچيك تر كن خط ها كمي تو هم رفته راحت نميشه خوند
مامان روشا
24 تیر 92 10:51
سلااااااااااااااااام قالب وبلاگ نو مبارک خانوم خیای بهتر شده پس تند تند بنویس


مرسي زهرا جان .چشم حتما"