قرار نی نی سایتی 92/02/05
و اما قرار ني ني سايتي پارك آب و آتش
در مورد اين قرار، مامان آوينا جون به من sms داد و منو در جريان اين قرار گذاشت و قرار شد ساعت 10:30 همه تو محوطه اصلي پارك آب و آتش همديگرو ببينيم. من صبح زود بيدار شدم ساندويچ مرغ با سالاد درست كردم واسه ناهار، البته چون بابا رفته بود ماموريت، ما شب قبلش خونه مامان منيژ مونده بوديم و صبح به اتفاق آقا پارساي گلم و خاله عسل مهربون با مترو راهي پارك شديم، واسه پارسا، چون دومين بارش بود كه سوار مترو ميشد، خيلي تازگي داشت و وقتي قطار تو ايستگاه مي ايستاد پارسا ميگفت: مامان شادي تموم شد، قطار تكون بخور ديگه !!! و وقتي قطار حركت ميكرد، پارسا مي گفت: مامان شادي ديدي قطار تكون خورد و كلي ذوق مي كرد.
ما با تاخير ساعت 11:10 به بچه ها ملحق شديم و همه رو از نزديك ديديم و خيلي دخترهاي مهربون و خونگرمي بودند و خيلي بهمون خوش گذشت و بچه ها هم با هم كم و بيش بازي مي كردند و البته ناگفته نماند كه خاله عسل هم حسابي كمك حال بنده بودند و از اونجاييكه بچه ها رو دوست داره تونست ارتباط خوبي با همه بچه ها برقرار كنه. ما تا ساعت 2 اونجا بوديم و بعدش زهرا جون مامان روشاي خوشگلم، زحمت كشيدند و ما رو تا مترو رسوندند.
عکسها در ادامه مطلب
از چپ به راست:پارسا،سارا،روشا و امير ابوالفضل
اين هم مامان ها:
به قول بچه ها سرسره بازي:
پارسا و روشا
پارسا و آوينا:
اين دو تا عكس رو خيلي دوست دارم، بچه هاخيلي خوشگل دست همديگرو گرفتند:
خاله عسل :
و اما بعد از صرف ناهار: